همیشگی من

پارت اول

از زبان سنا=از خواب پاشدم رفتم دست و صورتم رو شستم و لباس عوض کردم رفتم پایین تا صبحانه بخورم برای خودم سفره گذاشتم که ایزول زنگ زد جواب دادم

سنا:بله؟

ایزول:سلام چطوری

سنا:زنگ نمیزدی خوب بودم

ایزول:زنگ نمیزدی خوب بودم گگگگگ(ادا)

سنا؛اه چیکار داری زرت رو بزن کار دارم

ایزول:نه بابا از کی تاحالا تو برای من کار داری؟؟؟؟

سنا:ایزول میگی یا قط کنم؟؟؟؟

ایز‌ول:خب خواستم بگم امشب میای خونه ما رفیقای جیمین هم هستن اگر اوکیی که بیا اینجا

سنا:ایزول امشب مامان بابام برای ۳روز اومدن کره که بهم سر بزنن نمیتونم بیام اما تو بیا

ایزول:نه نمیشه خب کار نداری؟؟؟

سنا:نه عزیزم ناراحت که نشدی؟؟؟

ایزول:نه بابا برای چی؟؟؟؟من که میدونم همیشه کنارمی

سنا:فدات بشم کار نداری؟

ایزول:نه عزیزم بای بای

سنا:بای

گوشی رو که قط کردم یه هات چاکلت درست کردم و روی مبل نشستم و فیلم دیدم خیلی منتظر مامان بابا بودم خیلی وقته ندیده بودمشون نزدیک ۲سالی میشه خیلی دلم تنگ شده از یه طرفی هم دلم نمیخواست به ایزول نه بگم به هرحال اون همیشه درکم میکنه پس میدونه چرا نه گفتم آره درک میکنه....نمیدونم چی شد که کم کم چشمام گرم شد و خوابیدم......
دیدگاه ها (۱۲)

همیشگی من

همیشگی من

همیشگی من

بچه ها بالاخره تموم شد تو کامنتا بگین چجوری بود خوب بود؟خودم...

همیشگی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط